
ما مرهون امام رضا (ع) هستیم00 نظر

بررسی تمدن اسلامی و مرور تاریخ آن، به ما نشان میدهد که تمدن اسلامی به برکت اهل بیت علیهم السلام به وجود آمد. پیامبر (ص) فرمود «انی تارک فیکم الثقلین» کتاب خدا و اهل بیتم که اگر از ایشان اطاعت کنید «لن تضلوا ابدا». از طرف دیگر در قرآن در وصف گمراهان آمده است: «اولئک کالانعام بل هم اضل»؛ ایشان از چهارپایان هم گمشدهتر هستند. در حدیث شریف میگوید با اطاعت از ایشان گمراه نخواهید شد و در اینجا میگوید منکران گمشدهترین هستند. جامعهای که گم شده باشد که نمیتواند تمدن به وجود بیاورد. انسانی که خودش را گم کرده چطور میتواند تمدن بیافریند. پس اگر در اسلام تمدنی میبینیم به برکت اهل بیت است، حال چه مستقیم چه غیر مستقیم. عربستان که مهد اسلام و کانون حکومت پیامبر است، امروز نمیتواند ادعای تمدنی داشته باشد و البته تمدنی هم ندارد. غیر اهل بیت ضلالت و گمراهی است. در ایران هم ما به برکت امام رضا (ع) تمدن داریم. ایران را که غدیر فتح نکرده، ایران را سقیفه فتح کرده، اما به برکت امام رضا ایران به دامن اهل بیت رفت و تمدنساز شد. وجود حضرت رضا در ایران برکات فراوانی داشت. هر چند نیت مأمون در انتقال امام شر بود اما عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. امام رضا در زمان حضور خودشان چه در مناظرهها، چه در طول سفر و... مایه برکت بودند؛ حتی در جاهایی که حضور نداشتند و پس از شهادت ایشان بهواسطه کسانی که به دنبال ایشان یا برای دیدار با ایشان وارد ایران شدند. مانند شاهچراغ که به شهادت رسیدند یا حضرت معصومه که در سفر از دنیا رفتند.
همه معصومین دارای برترین فضائل بشری هستند آن هم به نحو اتم و اکمل، اما در برخی از ایشان صفات خاصی جلوه بیشتری داشته است و به این صفت شناخته شدهاند. در امام رضا این صفت رأفت است که جلوه بسیار میکند. حتی نام رضا بر ایشان یک صفت از سوی خداوند است نه مردم. رأفت هم در مورد پیامبر و امام رضا گفته شده و در مورد سایر معصومین ذکر نشده است. در زیارت منتسب به امام جواد خطاب به امام رضا میگوییم: «السلام علیک یا امام الرئوف». در یکی از صلواتها بر امام رضا هم میخوانیم: «او را برگزیدی و به واسطه او هر کس را بخواهی مسرور و شادمان میکنی». نام رضا بر امام انتخاب شده از طرف خداوند است چون واسطه فیض رضایت خداست. انسان اگر عارف به به حق ایشان را زیارت کند ناامید از حرم ایشان بازنمیگردد.
اما همین امام رئوف با ظالمان شدید و جدی است. امام در تمام طول سفرشان به ایران برای بیان حق استفاده کردند و بهره بردند. امام در استقبال مردم نیشابور که گفته شده چند هزار کاتب در جلسه حاضر بودند حدیث سلسلهالذهب را ایراد کردند که «لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها» امام در این یک کلمه خط امروز، گذشته و آینده را مشخص کرد که توحید در کنار امامت معنا پیدا میکند. امام حتی در ذکر احکام هم از مبارزه با ظالم دست برنداشتند. در پاسخ به سوال دو نفر درباره نماز مسافر به یکی میگویند تو شکسته بخوان و به دیگری میگویند کامل بخوان. وقتی سوال میشود که چطور در یک مورد یکسان جواب مختلف است، امام میگوید یکی برای دیدار مأمون که حاکم ظالم است آمده، پس سفرش حرام است و نمازش کامل. دیگری برای زیارت امام آمده، سفرش صحیح است و نمازش شکسته.
نظرات ( 0 )