.jpg)
تحلیل دیدگاههای مختلف و بین رشتهای پیرامون مهاجرت00 نظر

در متن پیش رو، به بررسی دیدگاههای مرتبط با رشتههای مختلف، پیرامون مسئله مهاجرت بینالمللی میپردازیم. این تحلیل به ما کمک خواهد کرد که ابعاد مختلف این پدیده را در روندهای مختلف معاصر بهتر درک کنیم. در پایان نیز تاریخچهی مختصری از شکلگیری مفهوم مهاجرت در ایران ارائه خواهیم داد.
برخلاف دهههای قبل، اکنون نگاه به پدیده مهاجرت از نگاهی بخشی و تکساحتی به یک رهیافت بین رشتهای بدل شده است و امروز رشتههای گوناگون علمی در تعامل باهم به مطالعه این پدیده میپردازند. جدول شماره ۱ نمونهای از این نگرشها را ارائه داده است. الگوها و روندها در مهاجرت بیانگر آن هستند که تنها با تأکید بر یک رشته یا یک سطح تحلیل نمیتوان جریانهای مهاجرتی را تبیین کرد، بلکه ماهیت چندوجهی مهاجرت نیازمند نظریه پیچیدهای است که دورنماها، فرضیهها و سطوح گوناگون را در برگیرد.
جدول ۱. نوع نگاه رشتههای گوناگون علمی به مهاجرت
رشته
|
سؤال پژوهش |
سطح و واحد تحلیل |
تئوری غالب |
نمونهای از فرضیات |
جامعهشناسی |
چه تبیینی مناسب انفجارهای مهاجرتیست یا چرا مهاجرت اتفاق میافتد |
کلان/ گروههای قومی و طبقه اجتماعی |
ساخت گرا/ نهادگرا |
مهاجرت بر سرمایه اجتماعی و انسانی
مهاجران تأثیر میگذارد |
انسانشناسی |
تأثیرات فرهنگی مهاجرت بر تغییرات فرهنگ و هویت چیست |
خرد/ فردی، خانوار و گروه |
ارتباطی/ ساختی
بین ملتی |
شبكة اجتماعی به حفظ تفاوتهای
فرهنگی کمک میکند |
جمعیتشناسی |
مهاجرت چه تأثیراتی بر تغییرات جمعیتی دارد |
کلان/ جمعیتها |
عقلانيت/ وام گرفتهشده از اقتصاد |
مهاجرت بر اندازه و ساخت جمعیت تأثیر بزرگی دارد |
اقتصاد |
چه تبیینی برای مهاجرت و اثرات آن از بعد اقتصادی وجود دارد |
خرد/ فردی |
عقلانیتگرا/ هزینهفایده. رفتار مبتنی بر حداکثر بهرهبرداری |
با توجه به سطوح متنوع سرماية مهاجران (انسانی، مالی و بازار کار)، مهاجرت تحت چه شرایطی انجام میشود |
جغرافیا |
چه چیزی توزیع جغرافیایی مهاجرت را تبیین میکند |
کلان/ خرد/ فردی
گروه، خانوار |
عقلانی/ ساختاری
بین ملتی |
بین شبکه قومی و الگوی اقامت همبستگی وجود دارد |
حقوق |
قانون چه اثری بر مهاجرت دارد |
خرد/ کلان
نظام سیاسی و حقوقی |
نهادگرا/ عقلانی برگرفتهشده از علوم اجتماعی غالب |
حقوق، به ایجاد ساختار موثر برای حمایت مهاجران منجر میشود |
علوم سیاسی |
چرا دولتها در کنترل مهاجرت مشکل دارند |
بسیار کلان/ بینالمللی |
نهادگرا و عقلانی |
دولتها اغلب به منافع ناشی از مهاجران دارند توجه میکنند |
توضیح دیدگاههای مختلف
دیدگاه اقتصادی: از نظر اقتصادی، مهاجرت اعم از داخلی و بینالمللی، مکانیزمی برای باز توزیع نیروی کار است. اقتصاددانانی چون هاریس و تودار این نظریه را کمی تغییر دادند و تئوری جدیدی را با عنوان نئوکلاسیکها مطرح کردند. بر پایه این نظریه، هر جا عرضه نیروی کار بیش از سرمایه باشد، دستمزدها رو به کاهش میگذارد و در نقاطی که انباشت سرمایه بیش از نیروی کار باشد، دستمزدها سیر صعودی مییابد. این وضع، مهاجرت نیروی کار از منطقه نخست به منطقه دوم را بر میانگیزد و تعادلی بین دستمزدها و نیروی کار ایجاد میکند. به طور کلی می توان بیان کرد که دیدگاه اقتصادی از توسعه نابرابر منطقهای و تحلیلهای هزینه و فایده برای تبیین مهاجرت استفاده میکند.
دیدگاه اجتماعی: اگر پچه عوامل اقتصادی در مهاجرت اهمیت بسیار بالایی دارند، همواره نمیتوان آنها را عوامل منحصر به فرد برانگیزاننده مهاجرت محسوب کرد. در مواردی مهاجرت برای دوری جستن از شرایط و اوضاع و احوال تهدیدکننده حیات انسانی صورت میگیرد و در مواردی نیز برای سکونت در نقاط خوش آب و هوا یا زندگی میان جامعه، قوم یا فرهنگ خودی انجام میشود که ممکن است نه تنها فاقد انگیزههای اقتصادی باشد بلکه حتی در جهت عکس آن جریان یابد.
دیدگاه اجتماعی در مطالعات مربوط به مهاجرت اهمیت به سزایی دارد. ادغام یا تک افتادگی، شبکه روابط اجتماعی مهاجران، تأثیرات مهاجرت بر مناسبات خانوادگی و روابط نسلی، تنشهای ناشی از تغییر شرایط و پایگاه مهاجران، اجتماعات مهاجران در مقصد و آسیبهای اجتماعی و نظایر آن در این دیگاه مورد مطالعه قرار میگیرد.
دیدگاه سیاسی: تبيين مهاجرت با نگرشهای سیاسی در وهله اول به قوانین و مقرراتی برمیگردد که معمولا به صورت یک طرفه از سوی کشورهای مهاجر پذیر برای تسهیل پذیرش مهاجران از بعضی از سرزمینها و جلوگیری و محدود کردن آن از برخی دیگر انجام میگیرد. علاوه بر آن، قوانین و مقرراتی نیز برای تابعیت خونی، پذیرش مهاجران رانده شده و پناهندگان وجود دارد که در اغلب آنها به مهاجرت از دید سیاسی نگاه میشود. اگرچه در مواردی چون پذیرش مهاجران رانده شده یا پناهندگان، به جنبههای انسانی و بشردوستانه نیز تأکید میشود، در این موارد نیز ملاحظات سیاسی اولویتهای دیگر را تحت شعاع قرار میدهد.
یک جنبه از دیدگاه سیاسی مهاجرت، نقش تصمیمگیری دولت در مورد مهاجرت است. امروزه کشورهای جهان در ابعاد فرهنگی، اقتصادی و همچنین نظام های سیاسی از یکدیگر متفاوتاند و این تفاوتها بر سیاستهای مهاجرتی آنها اثر میگذارد، چنانکه برخی از کشورها سیاست برونکوچی را تشویق میکنند یا این که ممکن است دولتی مهاجرت را ممنوع کند. علاوه بر این، مهاجرت از لحاظ ساخت و چگونگی توزیع قدرت در دیدگاه سیاسی نیز اهمیت دارد.
اگر عده مهاجران زیاد باشد و از میان قشرهای حساس و مهم جمعیت برخاسته باشند، بر ساخت و چگونگی توزیع قدرت، هم در جوامع مبدأ و هم در جوامع مقصد اثر میگذارند (والرشتاین ۱۹۶۵). مهاجرت مسلمانان، آفریقاییها، سیاهان و مکزیکیها دارای پیامدهای سیاسی است. به عنوان نمونه، اثر مهاجرت سیاه پوستان به آمریکا در انتخابات اخیر این کشور بارز بود. یکی از جنبههای غیر ملموس مهاجرتهای سیاسی، به ترکیب قومی، نژادی و فرهنگی کشورهای مهاجر بر میگردد. به طورکلی، این دیدگاه به نقش دولت و سیاست در مهاجرت تأکید میکند و بیشتر در تبیین مهاجرتهای بینالمللی کاربرد دارد.
دیدگاه سیستمی: یکی از دیدگاههای معتبر مهاجرت، رهیافت سیستمی است که براساس انتقاد از نظریات کلاسیک (به خصوص رهیافت کارکردگرایی) و رهیافت تضاد به وجود آمده است. طرفداران این رهیافت جدید که بیشتر بر بعد سیستمهای جهانی تأکید دارند، عناصری از هر دو رهیافت کارکردی و تضاد را به عاریت گرفتهاند و به خصایص جوامع بعد از صنعتی در تحلیلها بهای فراوانی میدهند.
ایرانیان و مهاجرت
اگرچه در تاریخ بسیار دورتر، ایرانیان خود به فلات قاره ایران مهاجرت کردند اما برای قرنها هرگز تجربه گسترده مهاجرت تا قرن معاصر را نداشتند. اکنون از اولین مهاجرت ایرانیها برای کار و بعدها تحصیل، بیش از صد سال میگذرد و در این صد سال مهاجرت همواره وجود داشته است و در هر دورهای خصوصیات متفاوتی به خود دیده است. زمان مهاجرت برای کار و گاهی برای فعالیتهای روشنفکرانه به برخی کشورها، سپس بیشتر به فرنگ (اروپا) که مخصوص فرزندان اشراف و بزرگان و برای تحصیل بوده است، در دورههای بعد به آمریکای شمالی، در برهه قبل و بلافاصله پس از انقلاب به اروپای غربی و اسکاندیناوی و بیشتر در قالب پناهنده سیاسی، در سالیان نه چندان دور به ژاپن برای کار و مخصوص گروه دیگری از شهروندان و نهایتا در سالهای اخیر، همهگیرتر از همیشه، مهاجرت از طبقات اجتماعی مختلف به همه جای دنیا صورت گرفته است. هرچند در این دوره تحصیل رایجترین هدف است و غرب (در معنای کشورهای توسعهیافته، از آمریکای شمالی و اروپا گرفته تا استرالیا و حتی شرق دور) محتملترین مقصد، اما فرایند غربتنشینی (دیاسپورا) با پراکندگی ایرانیان در همه جای جهان رخ داده است.
اکنون ایرانیان پراکنده در اقصی نقاط جهان (دیاسپورا) سبب پیدایش دو پاره از ملت ایران شدهاند که پاره دوم (مهاجران) به رغم اشتراک در برخی محورها مانند زبان، تاریخ و میراث فرهنگی، در سبک زندگی از پاره اصلی فاصله دارد و تأثیر و تأثر فرهنگی و اجتماعی آنها بر هم موضوع مهم و قابل تأملی است.
در دوره معاصر، آن سوی آبها دارای جاذبههای بسیار و توأم با نوعی تشخص و فخر بوده است. با نگرش به تاریخ معاصر ایران، در یک طبقهبندی کلی می توان به سه مرحله مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور اشاره کرد:
الف) پس از مهاجرتهای قفقاز، اعزام دانشجو به فرنگ در دوره قاجار (آغاز مهاجرت به بیرون هر چند با هدف بازگشت)،
ب) مهاجرت پیش از انقلاب اسلامی،
پ) مهاجرت پس از انقلاب اسلامی که البته این دوره خود قابل تقسیم به اجزاء کوچکتر است.
جالب است بدانید که اولین مهاجرت اختیاری با اعزام دانشجو در دوره سپهسالار و اواخر دوره قاجار شروع میشود که این در حقیقت آغاز برخورد ایرانیان با جهانی است که بعدها كعبه آمال بسیاری از مشتاقان خود یعنی فرنگ شد.
در دوره دیگری با فرار تودهایها و نیروهای چپ به شوروی سابق، موجی از مهاجرت اجباری تجربه شد و بعدها نسل دوم دانشجویان اعزامی در دوره پهلوی اول و دوم سبب شد گروهی در کشورهای مقصد ماندگار شوند و بالاخره نسل بعدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعضا نیروهای ناموافق با جریان انقلاب، در کنار دلایلی چون جنگ تحمیلی اقدام به مهاجرت کردند.
با گشودگی فضای اجتماعی و سیاسی کشور پس از جنگ، عمدهی مهاجرتها، در قالب مهاجرت تحصیلی اتفاق افتادند. که البته در سالهای اخیر به علت ماندگاری برخی از نخبگان کشور در آن سوی مرزها، عزم نظام جمهوری اسلامی در برگرداندن این عزیزان راسخ شده است و تلاش مسئولین بر استفاده حداکثری از این پتانسیل از طرق مختلف نظیر گردش نخبگان است.
نظرات ( 0 )