
چرخش نخبگان؛ از رویا تا واقعیت00 نظر

مطالعات بسیاری پیرامون مهاجرت نخبگان صورت گرفته است و عمدتا این پدیده را از زاویه علل و سبب بررسی کرده و راهکاری برای جلوگیری از آن دادهاند. در این مقاله با یک مفهوم متفاوت به نام ((چرخش نخبگان)) آشنا میشویم و ادبیات پیرامون این موضوع را بررسی میکنیم. در آخر با مروری بر وضعیت فعلی مهاجرت و بازگشت نخبگان کشورمان، به شرح راهکارها و توصیههایی برای هموار کردن راه چرخش نخبگان خواهیم پرداخت.
مهاجران تقریبا یکهفتم جمعیت جهان را تشکیل میدهند. ۲۳۲ میلیون نفر یعنی حدود ۲۴ درصد مهاجران بینالمللی و مابقی(حدود ۷۴۰ میلیون نفر) مهاجران داخلی هستند. در طول ۱۰ سال گذشته شمار مهاجران با مهارت بالا مانند دانشجویان تحصیلات تکمیلی، متخصصان، پزشکان، متخصصان فناوری اطلاعات، کارآفرینان یا سرمایهگذاران به طور مداوم رشد کرده است. همچنانکه سطوح آموزش و مهارتها افزایش یافته است و رقابت جهانی برای سرمایه انسانی تشدید شده است. شواهد اخیر همچنین مهاجرت قابل توجه افراد بااستعداد و تحصیل کرده بین کشورهای توسعه یافته را نشان میدهد.
مهاجرت معکوس نخبگان به پدیده بازگشت افراد با تحصیلات عالی از کشورهای توسعه یافته خارجی به کشور درحال توسعه خود اشاره دارد. یک مورد عمده از مهاجرت معکوس نخبگان، بازگشت به خانه دانشجویانی از کشورهای درحال توسعه است ک در کشورهای توسعه یافته تحصیل کردهاند.
علاوه بر سرمایهگذاری مستقیم، مهاجران بازگشته نیز در هنگام بازگشت، سرمایه انسانی حیاتی را با خود باز میگردانند. مطالعات بارت و اکانل (۲۰۰۰) نشان داده است که «مهاجران بازگشتی، مهارتها و شایستگیهایی را در خارج از کشور گردآوری کرده و در هنگام بازگشت به کشور مبدأ هدیه میدهند». جنیتزر و تیمو کو (۲۰۰۳) نتیجه گرفتهاند که «مهاجرت و سپس بازگشت برای خوداشتغالی و ایجاد یک کسب و کار کوچک، میتواند یک راهبرد بالقوه برای کاهش فقر باشد» (سامت، ۲۰۱۳: ۲۲۴۳). مهاجرانی که به صورت موقت به کشور خود باز میگردند، موجب ایجاد جریان سرمایه انسانی به داخل میشوند. لاول و فيندلی (۲۰۰۱) اشاره میکنند که برخی از محققان ترجیح میدهند از اصطلاح گردش نخبگان برای توصیف این بازگشت موقت استفاده کنند. برای مثال، سکسین (۲۰۰۵) این گونه مینویسد: «شواهد قابلتوجهی وجود دارد که «مهاجرت نخبگان» از کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین به یک روند پیچیدهتر و دو طرفهی «گردش نخبگان» تبدیل شده که موجب اتصال دره سیلیکون کالیفرنیا به مراکز منتخب شهری در هند و چین شده است.
تصمیمات مهاجرت بازگشتی دانشمندان و مهندسان میتواند به عنوان نتیجه حداکثرسازی سودمندی در طول چرخه حیات. فهمیده شود که به موجب آن مهاجران قبل از بازگشت به کشور خود، سرمایه مالی و به ویژه سرمایه انسانی را در مقصد انباشته میکنند. بر این اساس، ايران مزایای حرفهای کار در کشور مقصد را در مقایسه با مزایای روانی زندگی در کشور خود متعادل میکنند. مزایای روانی شامل مجاورت با دوستان و امکان دسترسی به کالاهای غیر قابل فروش و ترجیحات زندگی در جامعهای است که دارای ارزشهای فرهنگی خاص است.
(Gaulle 2014: 461)
با توجه به نقش بیبدیل نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده در توسعه کشورها به خصوص در مورد کشورهای در حال توسعه مانند ایران. بررسی و تحلیل عوامل موثر بر روند مهاجرت معکوس نخبگان دانشگاهی به عنوان بخش مهمی از سرمایههای انسانی کشور و سیاستگذاری در جهت تقویت این روند، تاثیز بسزایی در افزایش سرعت توسعه کشور خواهد داشت.
آیندهپژوهی، حوزهای پژوهشی و تازه است که تفكري نطامیافته و صريح در مورد آیندههای بدیل دارد. این حوزه پژوهشی در حال رشد، بر پایه ی مفروضات و دورنماهای ویژه استوار است و ارزشها، روشها و نظریههای ویژهای را به کار میبندد. برداشتن پردههای ایهام از آینده، آشنا ساختن بیش از پیش ما با گزینههای محل آتی و افزایش میزان استیلای انسان بر آینده، اهداف این حوزه پژوهشی به شمار میآیند (بل، ۱۳۹۲: ۳۸-۳۵).
یکی از نخستین گامها در آغاز تغییر، بررسی تحلیلی وضع موجود به عنوان نقطه شروع تغیر است. این نام به عنوان پیش نیازی برای شروع تغییر و حرکت به سمت آینده محسوب میشود.
تحليل لایهای علتها با ارایه تحلیلی یکپارچه در لایههای سطحی و عمقی اجازه ساختار زدایی و ساختاردهی مجدد به این لایهها را فراهم میکند. با ساختاردهی مجدد به لایههای عمیق تر یعنی لایه استعاره / اسطوره و گفتمان/ جهانبینی فضا برای ایجاد آیندههای بدیل فراهم میشود.
مطالعات صورتگرفته
تمامی مطالعاتی که تاکنون در داخل کشور با موضوع « تحقیق دربارهی مهاجرت افراد تحصیلکرده از ایران» انجام شده است، به بررسی پدیده مهاجرت نخبگان از کشور، عوامل موثر بر آن و ارایه راهکارها، راهبردها و سیاستهایی جهت کاهش آن پرداختهاند و مطالعه جامعی در خصوص مهاجرت معکوس نخبگان به ایران صورت نگرفته است.
البته در سایر کشورها مطالعاتی در زمینه مهاجرت معکوس افراد تحصیلکرده و بازگشت این افراد به کشوری که از آن مهاجرت کردهاند، نیز انجام شده که در ادامه به نمونههایی از نتایج این مطالعات، اشاره میشود.
ژیگ و چانگووی (۱۹۹۵) در کتاب مهاجرت نخبگان چینی به ایالات متحده، فرصتهای اقتصادی بهتر در ایالات متحده را به عنوان عامل کشش و بیثباتی سیاسی در چین را به عنوان عامل فشار تشخیص دادند که عدم بازگشت گسترده دانشجویان خارج از چین را تشریح میکند. به همین ترتیب، براتبرک (۱۹۹۵) هر دو عامل اقتصادی و سیاسی را در توضح تمایل دانشجویان بینالمللی به ماندن در ایالات متحده در تجزیه و تحلیل دانشجویان بینالمللی از ۶۹ کشور مبدأ، مهم میداند (وو و ويلكز. ۲۰۱۷: ۱۲۴).
سایت (۲۰۱۳) بر این باور است که کشورهای جنوبی به بازگشت مهاجران برای آوردن فناوری جهت تحریک رشد اقتصادی نیاز دارند بنابراین، اگر کشورهای مبدأ جنوبی نیاز داشته باشند تا مهاجران به کشور خود بازگردانند و فناوری را از کشور مقصد به کشور مبدأ انتقال دهند، باید یک محیط علمی، فناوری و تجاری باکیفیت و کفایت ایجاد کند که فرصتهایی را برای افرادی فراهم کند که صلاحیتها و مهارتهای خود را در خارج از کشور بهبود بخشند.
کائوله (۲۰۱۴) از طریق بررسی تجربیات فردی مهاجران بازگشتى و مدلسازی تصمیم مهاجرت بازگشت دریافت که: (۱) احتمال بازگشت زنان كمتر است، (۲) اثرات قوی چرخه عمر با احتمال بازگشت پس از ۵۰ سالگی به شدت کاهش مییابد و (۳) مهاجران به شرایط در حال تغییر در کشورشان پاسخ میدهند.
وو و ويكلز (۲۰۱۷) در مصاحبه با ۲۳۲ دانشجوی بینالمللی متوجه شدند که ادراک دانشجویان از مفهوم خانه به طور معناداری بر قصد مهاجرت آنان در آینده تاثیرگذار است. درک خانه به عنوان ((جایی که الان هستم)) با تصمیم ماندن در کشور خارجی پس از اتمام تحصیل و درک خانه به عنوان جایی که من اهل آنجا هستم، با تصمیم بازگشت پس از اتمام تحصيل مرتبط است. همچنين درک خانه به عنوان ((مکانهایی چندگانه)) و ((هیچجا)) به باز بودن موضوع تصمیم گیری برای ماندن، بازگشت یا مهاجرت به کشور سوم مرتبط است.
نتایج بررسیهای داخلی و پیشنهادات
در بررسی لایه علل کلان اجتماعی، دلایلی مانند حقوق پایین اعضای هیئت علمی در مقایسه با سایر کشورها، عدم وجود فرصتهای شغلی برخی رشتهها برای جذب در صنعت کشور، دوگانگی بین زندگی خصوصی و زندگی اجتماعی افراد در ایران، نگرانی نسبت به آینده فرزندان، پیچیدگی و عدم شفافیت، ناپایداری اقتصادی و سیاسی کشور، بروکراسی فرایند جذب در دانشگاهها به عنوان موانع مهاجرت معکوس نخبگان دانشگاهی به کشور بیان شدهاند.
گفتمانهای فردگرایی، جنگ و ناامنی، دو گانگی بین زندگی خصوصی و اجتماعی و همچنین کمرنگ شدن گفتمان مذهبی به عنوان گفتمانهای پشتیبانی کنندهی وضعیت موجود مهاجرت معکوس نخبگان دانشگاهی بیان شدهاند.
علاوه بر بهبود و پایداری شرایط عمومی اقتصاد کشور، توجه خاص به مسایل مالی و حقوق دریافتی اعضای هیئت علمی دانشگاهها که فاصله زیادی با بسیاری از کشورهای جهان دارد، موضوعی است که سیاستگذاران میبایست مد نظر قرار دهند. اهمیت این موضوع، هم از منظر ایجاد انگیزه برای بازگشت نخبگان دانشگاهی به کشور است و هم عاملی برای کند کردن روند مهاجرت اعضای هیئت علمی به سایر کشورها.
سیاستگذاری در زمینه حرکت دانشگاهها به سمت کارآفرینی و پاسخگویی به نیازهای جامعه در کنار ایجاد زیرساختهای فناورانه در کشور برای ایجاد رابطهای دوجانبه بين بخش صنعت و دانشگاه نیز از نکات حائز اهمیتی است که روند بازگشت نخبگان دانشگاهی به کشور را تسهیل میکند.
موضوع دیگر، نوع نگاه عمومی سیستم و حاکمیت به پدیده بازگشت ایرانیان خارج از کشور به صورت عمومی و نخبگان دانشگاهی به صورت خاص است. نوع نگاه امنیتی و بسته به این پدیده، مانند سایر پدیدهها در تقابل با نگاه توسعهای است. از این رو، تغییر این نحوه نگرش و دیدن ایرانیان تحصیلکرده خارج از کشور به عنوان فرصت، یکی از عوامل مهم موثر بر بازگشت این افراد به کشور است.
شبکهسازی و ایجاد نهادهایی به منظور برقراری ارتباط با جامعه مهاجران ایرانی خارج از کشور که از نظر میزان تحصیلات، یکی از با کیفیتترین جوامع دور از وطن را تشکیل دادهاند؛ موضوعی است که میتواند با تهیه نسخهای بومی شده از تجربه سایر کشورهای در حال توسعه و برنامههای سازمان ملل متحد در این حوزه مد نظر سیاستگذاران قرار گیرد. انتقال فناوری از طریق جوامع دور از وطن یکی از راهبردهایی است که کشورهایی مانند هند و چین از آن به خوبی بهره گرفتهاند.
نظرات ( 0 )