.jpg)
در جستوجوی هزینهی از دست رفته00 نظر

مهاجرت نیروی انسانی نخبه، پدیدهای است که در قرن اخیر تمامی کشورهای جهان را، اعم از توسعهیافتگان و کشورهای در حال توسعه، تحت شعاع قرار داده است. همه کشورها تجربهی مهاجرت نخبگان از کشورشان و مهاجرت به کشورشان را داشتهاند. در این مقاله ابتدا این موضوع را از دیدگاه زمان و هزینهای که به ازای مهاجرت نخبگان تحصیلی تلف میشود مورد بررسی قرار میدهیم و در آخر به بررسی برخی فواید این نوع مهاجرت در کنار ضررهای آن خواهیم پرداخت.
در حاضر کشورهای توسعهیافته از یک سو به کشورهای در حال توسعه قول کمک در مبارزه با فقر و بیماریها را میدهند و از سوی دیگر سعی در شکار مغزها و بهترین نخبگان این کشورها دارند. شایان ذکر است که پس از سال ۲۰۰۰ مهاجرت نخبگان فقط در مورد کشورهای در حال توسعه مطرح نیست؛ بلکه به کشورهای توسعه یافته نیز کشیده شده است. امروزه کشورهای توسعهیافته مانند ایالات متحده و انگلستان نخبگانی را از دیگر کشورهای توسعه یافته نظیر کانادا ایرلند آلمان و سوئیس جذب میکنند.
مهاجرت تحصیلی و هزینهی رشد
هزینههای مستقیم و غیرمستقیمی که برای آموزش افراد میشود (در جامعههایی مثل ایران که آموزش رایگان در تمامی مقاطع وجود دارد)، یکی از سرمایههایی است که با مهاجرت فرد از دست میرود. علاوه بر این اگر این سهمیهای که دانشجوی مهاجر داشته است، به فرد دیگری اختصاص پیدا میکرد، او میتوانست فایدهی بسیار زیادی را برای جامعه خلق کند. حتی هزینهی زمان از دست رفته بین زمان فارغالتحصیلی و مهاجرت فرد میتوانست وجود نداشته باشد و به نوعی خلق هزینه اضافی برای کشور مبدا است.
هزینههای آموزشی هم شامل هزینههای مستقیمی که صرف پرورش فرد شده است میشود و هم هزینه فرصتی که بر مبنای درآمدی که فرد طی دوران تحصیل میتوانست داشته باشد، لحاظ میشود. یکی از مسائلی که ممکن است این نوع مهاجرتها را (به خصوص مهاجرت نخبگان) توجیه کند، بحث بیکاری افراد تحصیلکرده است.
ایران کشوری است که تعداد زیادی از افراد تحصیلکرده آن بیکارند. وقتی یک تحصیلکرده بیکار است، سرمایه صرفشده برای وی عملاً هدر رفته است؛ هرچند هم که به کشور دیگری نرود. حال اگر مهاجرت نخبگان به کاهش بیکاری افراد تحصیلکرده کمک کند، شکی نیست که در ظاهر از هزینههای کشور میکاهد، ولی باید در نظر داشت که معمولاً از بین افراد تحصیلکرده بهترینهای آنها مهاجرت میکنند. از این رو از این لحاظ هم نمیتوان در بلند مدت ادعا کرد کشور مبدا به خاطر کاهش نرخ بیکاری از پدیده مهاجرت نخبگان سود میبرد. البته نباید از نظر دور داشت که هزینههای آموزش از مقاطع ابتدایی، راهنمایی متوسطه تا پایان مقطع کارشناسی در کشورهای مختلف متفاوت است ولی به طور متوسط در حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان به ازای هر نفر بر آورده میشود که این رقم در هر کشوری از درآمد سرانه سطح عمومی قیمتها و روشهای برآورد تاثیر میپذیرد. علاوه بر این کشورهای در حال توسعه معمولا از لحاظ نیروی انسانی ماهر و متخصص کمبود دارند. از این رو مسئله بهرهوری نیروی انسانی یک چالش اساسی در این کشورهاست. خروج متخصصین و کارآفرینان خود در میان مدت و بلند مدت به بیکاری کارگران غیرماهر میانجامد. وقتی افراد غیرماهر به جای متخصص پستهای کشور را اشغال میکنند، مسئله عدم کارآیی در تولید بسیار بارزتر میشود. خروج متخصصین علاوه بر نبود بهرهوری، تاخیر در پیشرفت تکنولوژیکی را نیز به دنبال دارد. متخصصان و دانشمندان نقش حیاتی در بهبود و توسعه کشور از طریق فعالیت در خلق و توسعه دانش علوم جدید و همچنین تغییر و بهبود تکنولوژی جامعه دارند و همچنین نقش مهمی در فرایند توسعه اقتصادی ایفا میکنند.
کارکردها و کژکارکردهای مهاجرت نخبگان
دیدگاه سنتی عمدتاً بر جنبههای منفی مهاجرت نخبگان تاکید دارد. در این دیدگاه بیان میشود که به جز ضررهای ناشی از کاهش سرمایههای انسانی، کشورهای مبدا ضررهای دیگری را نیز متحمل میشوند. مثلاً کاهش بهرهوری نیروی داخلی به دلیل عدم حضور نخبگان مهاجر در محیطهای کاری و آموزشی، فقدان نظریهپردازان و دانشمندان تراز اول در سطح جهانی، فقدان نیروی کار مناسب در امر بهداشت و درمان و به طور کلی اثرات منفی آن بر جامعه، خط مشیها و نهادهای اجتماعی.
در مقابل این، عدهای از محققان عقیده دارند این نگرش که کشور مبدا همه هزینههای آموزشی را متحمل میشود و کشور میزبان از مزایای نیروی انسانی تولید شده بهره میبرد، الزاما درست نیست و شواهد نشان دادهاند که بسیاری از این مهاجران، بعد از مهاجرت به ادامه تحصیل میپردازند و معمولا بالاترین درجه تحصیلیشان را از کشور میزبان دریافت میکنند. بنابراین کشورهای میزبان نیز قسمتی از هزینههای آموزشی نفرات را متحمل میشوند. امروزه در مباحث مهاجرت نخبگان حتی صحبت از مفهوم دستاوردهای مغزی به میان میآید. منظور از این واژه مزایا و منافع ناشی از مهاجرت افراد نخبگان برای کشورهای مبدا است. این محققان عقیده دارند که مهاجرت نخبگان کشورهای در حال توسعه، در نهایت منجر به افزایش سرمایههای انسانی این کشورها میشود. عمدهترین عواملی که میتواند به عنوان جبرانکننده اثر منفی مهاجرت نخبگان بیان کرد، عبارتند از:
تشویق آموزش
این باور که در کشورهای توسعه یافته سطح درآمدها بالاتر است و نخبهای که در یک کشور توسعهیافته کار کرده و برگشته است درآمد بهتری دارد سبب میشود انگیزه ارتقای سطوح آموزشی در داخل کشور ایجاد شود.
انتقال دانش و فناوری
نخبگان بازگشته به کشور مادر به خاطر آموزش نخبگان میتوانند منبعی برای انتقال دانشها و فناوریهای جدید باشند. همچنین ممکن است مهاجرت شبکههای بین کشور مادر و میزبان تشکیل دهند و از این طریق دانش و فناوری را منتقل نمایند.
فرستادن پول
اصلیترین منفعت مهاجرت نخبگان مربوط به فرستادن مقادیر عظیم پول به کشورهای مبدا است. شواهد اساسی نشان میدهند که این عامل مهم است و اثرات جبرانی زیادی دارد و در برخی از کشورها این پول از منابع اصلی درآمد خارجی است.
نظرات ( 0 )